دانلود رمان هتل شيراز نودهشتيا
نام رمان: هتل شيراز
نويسنده : طوفان خاموش (پريسا)
ژانر: عاشقانه، ماجراجويي
ويراستار: واتر ليلي
لوكيشن: شيراز
خلاصه دانلود رمان:الين دختريست ناز پروده و پول پرست كه غرور و لجاجت بارزه اصلي آن است. او دست روي چيزي گذاشته كه به دست آوردنش، برايش دشوار بوده و وي براي مالك شدن هتل شيراز، حاضر است دست به هركاري بزند.ماجراي اصلي از زماني اغاز ميشود كه يك شب، بنا به دلايلي پنهان، سوداي خودكشي به سرش ميزند و از بالاي بلندي دره، بر سر مردي جدي و مغرور سقوط ميكند!الين كه ميپنداشت شخص مقابلش پسري فقير بوده و آهي در بساط ندارد، دست به تحقير و تخريب غرور او ميزند؛ اما در اين ميان، او نميداند رويايش، يعني هتل شيراز، در دستان آن مرد بوده پويان كيهاني، صاحب هتل بزرگ شيراز ميباشد.
سيگارم رو گذاشتم گوشهي لبم.يه دستم به فرمون ماشين بود و با دست آزادم فندك زركوبم رو روشن كردم و سيگارمو آتيش زدم.شيشههاي ماشين رو بالا دادم و صداي سيستم رو تا آخر بردم. سرعتم هرلحظه بيشتر ميشد.پك محكمي به سيگارم زدم و به سرعت از بين ماشينهايي كه جلوم بودن لايي كشيدم.گور باباي تمام رانندههايي كه با داد و فرياد فحش ميدادن!صداي موزيك به قدري توي فضاي بستهي ماشين پيچيده بود كه فقط باز و بسته شدن دهنشون رو ميديدم و بي اهميت به فحشهايي كه احتمالا پشت حركت دهنشون كه براي من مسكوت بود، زده ميشد با سرعت بيشتري از بينشون گذشتم.احساس خفگي ميكردم. با يه حركت سريع شالم رو از سرم برداشتم و پرت كردم روي صندلي جلو.موهام بلند نبود تا با برداشتن شالم بريزه روي شونههام، كوتاهترين حد ممكن!در همون حالت گوشيم رو چك كردم، ساعت از چهار صبح گذشته بود و من هيچ مسيج يا ميس كالي نداشتم.چرا گوشيم زنگ نميخوره؟چرا پاپا تهديدم نميكنه كه بايد هرچه زودتر برگردم خونه؟پوزخندي زدم و پك بعدي رو محكمتر زدم…دودش توي ماشين پيچيد و فضاي مهآلودي جلوي ديدم رو تار كرد.با صداي بغض دارم با آهنگ همخواني كردم“آغوشتو آرامشمه.. هرچي پيشم باشه كمه.. من به تو گيرم.. مرگ براي همه، اما.. سراغ ازتو اگر.. قبل تو ميرم”تصميمم قطعي بود.
برچسب: ،